نشلجي

نشلجي

فرهنگي، ديني و قرآني

این همه مربوط به مرحله قبل از انتخاب شغل است؛ اما بعد از انتخاب شغل و کسب در آمد، مرحله جدیدی از تدبیر در زندگی آغاز می شود. در این مرحله، مسائلی از قبیل نحوه هزینه و اولویت بندی در هزینه ها و... وجود دارد که باید به گونه مناسبی تدبیر شود.

بنا به فرموده امام علی علیه السلام : «قِوامُ الْعَیْشِ حُسْنُ التَّقْدیرِ وَ مِلاکُهُ حُسْنُ التَّدْبیرِ؛ برپایی زندگی منوط به اندازه گیری مناسب است و اندازه گیری مناسب به تدبیر مناسب وابسته است.

امام باقر علیه السلام در حدیث شریفی، تمام کمالات انسانی را در سه نکته خلاصه کرده است که یکی از آنها تدبیر در زندگی می باشد: «الْکَمَالُ کُلُّ الْکَمَالِ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَی النَّائِبَةِ وَ تَقْدِیرُ الْمَعِیشَةِ؛ تمام کمالات در سه چیز نهفته است: فهم عمیق از دین، بردباری در ناملایمات و برنامه ریزی در زندگی.

. میانه روی

در شمار عواملی که در جلب رزق و روزی آدمی مؤثر است، به عوامل کار، تلاش، تدبیر و برنامه ریزی اشاره شد. عامل میانه روی نیز به عنوان عامل مکمّل کار و تلاش، انسان را به حرکت در می آورد و از کسالت و تنبلی خارج می کند.

تدبیر و برنامه ریزی، انسان را به جاده مستقیمی که به مقصد مورد نظر منتهی می شود، رهنمون می سازد و میانه روی و اعتدال، حرکت او را تنظیم می کند تا دچار کندی و تندی نابجا نشود. بخل و اسراف یا دست بستگی و دست و دل بازی، هر یک به گونه ای میانه روی در زندگی را تهدید می کنند.

قرآن کریم در دستوری کلی و اساسی، همگان را به «مشی معتدل» در همه زمینه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... فرمان می دهد و در فرمان دیگری افراط و تفریط را موجب سرزنش و حسرت می داند: «وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلی عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً»؛ «هرگز دستت را به گردنت زنجیر مکن [و ترک انفاق و بخشش مکن] و بیش از حد [نیز] دست خود را مگشای که مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرومانی.

افراط و تفریط نه تنها در امور مباح، کاری غیر عاقلانه و غیر شرعی است، بلکه حتی در امور نیک و پسندیده نیز امری غیرعقلانی و غیر شرعی محسوب می شود. اسراف و تندروی جامه زشتی است که قامت هر عمل پسندیده ای را ناپسند جلوه می دهد.

اسراف فقط در امور باطل و ناروا نیست، بلکه حتی در امور حق وروا نیز مصداق دارد. به تعبیر امام سجاد علیه السلام :«إِنَّ الرَّجُلَ لَیُنْفِقُ مَالَهُ فِی حَقٍّ وَ إِنَّهُ لَمُسْرِفٌ؛ چه بسا کسی در راه حق مال خود را انفاق کند، حال آنکه اسراف کار شمرده می شود.

بنابر گواهی امام صادق علیه السلام : «إِنَّ السَّرَفَ یُورِثُ الْفَقْرَ وَ إِنَّ الْقَصْدَ یُورِثُ الْغِنَی؛ اسراف موجب فقر و نداری، و میانه روی موجب غنی و بی نیازی می گردد.»

و بنا به ضمانت امام کاظم علیه السلام :«ضَمِنْتُ لِمَنِ اقْتَصَدَ أَنْ لَا یَفْتَقِرَ؛ برای کسی که میانه روی کند، ضمانت می کنم که هرگز فقیر نشود.

بالاتر از فقیر نشدن، برخورداری از نعمتهای فراوان الهی در اثر میانه روی و اعتدال است. به فرموده پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله : «مَنِ اقْتَصَدَ فِی مَعِیشَتِهِ رَزَقَهُ اللَّهُ وَ مَنْ بَذَّرَ حَرَمَهُ اللَّهُ؛ کسی که در زندگی خود میانه روی پیشه کند، خداوند به او [روزی می دهد،] و کسی که تبذیر [و ریخت و پاش] کند، خداوند او را [از نعمات خود] محروم نماید.

حاصل آنکه، یکی از عوامل جلب رزق و روزی، میانه روی و دوری از تندروی و کند روی یا پرهیز از اسراف و بخل است.

-تقوا، توبه، استغفار

گناه و نافرمانی خداوند، علاوه بر تنبیه معنوی که همان از دست دادن توفیق طاعت و شیرینی عبادت است، تنبیه مادّی خداوند را نیز در پی دارد تا هر چه زودتر انسان تبهکار به خود آید و به مسیر درست باز گردد: «وَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذاقَهَا اللّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ»؛ «خداوند [برای آنان که کفران نعمت می کنند] مثلی زده است:منطقه آبادی که امن [و آرام] و مطمئن بود و همواره روزیش از هر جا می رسید؛ اما نعمت خدا را ناسپاسی کردند و خداوند به خاطر اعمالی که انجام می دادند، لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشانید.

بر اساس اصل اولیه، خداوند منّان رحمت عام و فراگیر خود را شامل حال همه بندگان و آفریدگان خود می کند و آنها را از پاکیزه ترین نعمتهایش برخوردار می سازد؛ اما آنگاه که از سر ناسپاسی و کفران نعمت، سر به طغیان و سرکشی زنند، خداوند نیز نعمتهای خود را از آنان باز می دارد تا کمی به خود آیند و دست از عناد و لجاجت بردارند. علاوه بر آیه فوق، این آیه نیز شاهد همین ادعا است:

«کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ لا تَطْغَوْا فیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبی وَ مَنْ یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبی فَقَدْ هَوی»؛ «از روزیهای پاکیزه ای که به شما داده ایم بخورید و در آن طغیان نکنید که [در این صورت[غضب من بر شما وارد شود و هر کس که غضبم بر او وارد شود، سقوط می کند.

در نقطه مقابل، آنان که گناه نکنند و به جای تابعیت شیطان، در زمره بندگان رحمان در آیند، برکات زمین و آسمان بر آنان خواهد بارید و آنها را غرقه رحمت الهی خواهد کرد: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛ «و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می گشودیم؛ ولی [آنها حق را[تکذیب کردند، ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.

همچنین اهل تقوی، از امدادهای غیبی و مخزنهای ویژه رحمت الهی برخوردارند. و از آنجا که امور غیبی از توان محاسبه انسان خارج است، انسانهای تقوا پیشه از ارزاق بی حساب و غیرقابل محاسبه برخوردار می شوند: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً* وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً»؛ «و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می دهد. و هر کس بر خدا توکل کند، خداوند امر او را کفایت می کند. خداوند فرمان خود را به انجام می رساند و او برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است.

مطابق این آیه شریفه، انسان پرهیزکار در زندگی خود هیچ گاه با «بن بست» و یا «در بسته» مواجه نخواهد شد. خداوندی که تمام علل و اسباب در دست اوست، در هر مشکل و بن بستی، برای او راه خروجی قرار خواهد داد، از جمله: در پیچ و خمهای زندگی هیچ گاه با بن بست اقتصادی علاج ناپذیر مواجه نخواهد شد و از جایی که گمان نمی برد، خداوند مشکل او را رفع و روزی او را خواهد رساند.

البته چنانچه انسان از یاد خدا غافل شده و مرتکب گناه گردید، سپس گناه یا گناهان خود را با طلب مغفرت و بازگشت به خداوند متعال تدارک و جبران کرد، علاوه بر آنکه سیئاتش به حسنات تبدیل می شود، و روح و روانی پاک می یابد، روزی او نیز افزایش پیدا می کند. خداوند متعادل در قرآن کریم می فرماید: «وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی وَ یُوءْتِ کُلَّ ذی فَضْلٍ فَضْلَه»؛«از پروردگار خویش آمرزش بطلبید!سپس به سوی او باز گردید تا شما را تا مدت معینی [از مواهب زندگی این جهان ]به خوبی بهره مند سازد و به هر صاحب فضیلتی به مقدار فضیلتش ببخشد.

و بنا به توصیه همه انبیاء الهی، از جمله حضرت هود علیه السلام توبه و استغفار، موجب رحمت بی پایان و پیوسته و افزایش توان و نیروی انسان خواهد شد: «وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلی قُوَّتِکُمْ وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمینَ»؛ «و ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او بازگردید تا[باران ]آسمانی را پی در پی بر شما بفرستد و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید و گنهکارانه روی [از حق ]برنتابید.

در روایات نیز یکی از عوامل روزی رسان، استغفار و بازگشت به دامان پرمهر الهی شمرده شده است. در روایتی از امام علی علیه السلام ، استغفار، موجب افزایش رزق دانسته شده است. حضرت علی علیه السلام می فرمایند:«الاِسْتِغْفَارُ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ؛ استغفار، روزی را زیاد می کند.

ایشان در حدیث دیگری به کمیل سفارش فرمودند که اگر در رسیدن روزی تو کندی و آهستگی پیش آمد، آن را با استغفار چاره کن: «إِذَا أَبْطَأَتِ الْأَرْزَاقُ عَلَیْکَ فَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ یُوَسِّعْ عَلَیْک؛ هنگامی که رسیدن روزیت کند می شود، از خداوند آمرزش بخواه تا روزیت را وسیع گرداند.»

در حدیث دیگری، علی علیه السلام چگونگی استغفار را به ما آموزش می دهند: مردی از مشکلی که برای او پیش آمده بود و از تنگنای مالی و فراوانی اهل و عیال خود در نزد حضرت علی علیه السلام شکایت کرد.حضرت به او فرمود بر تو باد استغفار کردن؛ چرا که خداوند می فرماید:«اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ اِنّهُ کانَ غِفارا»؛ «از خدا آمرزش طلبید که او بسیار آمرزنده است.

آن مرد بار دیگر خدمت حضرت رسید و گفت: یا امیرالمؤمنین! من فراوان استغفار کردم؛ اما راه چاره ای برای خود نمی بینم. حضرت پاسخ داد:«شاید آن چنان که شایسته است استغفار نکردی.» گفت: راه آن را به من یاد دهید. فرمود که نّیت خود را پاک کن، از پروردگارت اطاعت نما و بگو:«اللّهُمَّ اِنِّی اَسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ قَوِیَ عَلَیْهِ بَدَنِی بَعَافِیَتِکَ صَلِّ عَلَی خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ مُحَمَّدٍ النَّبِی وَآلِهِ الطَّیِّبِینَ وَالطّاهِرِینَ وَفَرِّج عَنِّی؛ خداوندا ! نسبت به تمامی گناهانی که آنها را با جسم سالمی که تو به من ارزانی داشتی انجام دادم، از تو آمرزش می طلبم. بر بهترین مخلوقت محمد صلی الله علیه و آله و آل پاک و پاکیزه او درود فرست و برای من گشایشی قرار ده!

آن مرد گفت: من چندین بار به همین صورت آمرزش خواستم، تا اینکه خداوند از من ناراحتی و تنگدستی را زدود و رزقم را فراوان ساخت و گرفتاریم را بر طرف کرد.

. ذکر خدا

بر اساس قاعده کلی «فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لی وَ لا تَکْفُرُونِ»، رابطه بین ذاکر و مذکور، رابطه ای متقابل است و انسان ذاکر، مذکور خداوند نیز واقع می شود. بر این اساس، اگر انسانی با یاد خداوند و به یاد او زندگی کند، خداوند نیز به یاد او است و او را از رزق مادی و معنوی خود برخوردار می کند.

ذکر خداوند به زبانهای متفاوت و در زمانهای گوناگونی قابل انجام است؛ اما در این میان، بعضی از اذکار و بعضی از زمانها اثر بیش تری دارند. از بین زمانها، هنگام سحر و بین طلوع فجر تا طلوع خورشید، از مزیت و تأثیر بیش تری در ازدیاد رزق و روزی انسان برخوردار است. بنا به فرموده پیامبر رحمت، حضرت محمد صلی الله علیه و آله :«ذِکْرُ اللّهِ ما بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ اِلی طُلُوعِ الشَمْسِ اَبْلَغُ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ مِنَ الضَّرْبِ فِی الاَْرْضِ؛ ذکر خداوند در کسب روزی از هنگام طلوع فجر تا طلوع خورشید، از سفر تجاری مؤثرتر است.

بر همین اساس است که بنا به فرموده علی علیه السلام ، تعقیب نماز صبح و نماز عصر موجب افزایش رزق است.همچنان که سی بار تسبیح در روز، هفتاد نوع بلا را که کم ترین آنها فقر و نداری است، از زندگی انسان دور می کند. «وَ التَّعْقِیبُ بَعْدَ الْغَدَاةِ وَ بَعْدَ الْعَصْرِ یَزِیدُ فِی الرِّزْق. مَنْ سَبَّحَ اللَّهَ کُلَّ یَوْمٍ ثَلَاثِینَ مَرَّةً دَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ سَبْعِینَ نَوْعاً مِنَ الْبَلَاءِ أَیْسَرُهَا الْفَقْرُ؛ تعقیب نماز صبح و عصر روزی را زیاد می کند... هر کس هر روز سی بار خدا را تسبیح کند، خداوند هفتاد نوع بلا را که سبک ترین آنها فقر است، از او دفع می کند.

برای همین منظور، خواندن سوره(ق) نیز توصیه شده است. «مَنْ قَرَأَ سُورَةُ ق وَسَّعَ اللّهُ عَلَیْهِ فِی رِزْقِهِ؛ کسی که سوره«ق» را قرائت کند، خداوند روزیش را وسعت می دهد.

 

اذان گویی نیز یکی از مصادیق ذکر خدا است. هنگامی که فردی در نزد امام صادق علیه السلام از فقر و نداری خود شکایت کرد، آن حضرت توصیه فرمود: «أَذِّنْ کُلَّمَا سَمِعْتَ الْأَذَانَ کَمَا یُوءَذِّنُ الْمُوءَذِّنُ؛ با شنیدن اذان، جملات اذان، را همان طور که مؤذّن می گوید تکرار کن! [تا فقر از زندگی تو رخت بند.

. توکّل بر خدا

کسی که به مردم رو کند و از آنان رفع حاجت خود را طلب نماید، خود را به مخلوقی مانند خود محتاج ساخته و از خوان بی کران خالق دور کرده است؛ اما کسی که به درگاه بی نیاز خالق عرض نیاز کند و تنها از او کمک بخواهد و در خواست خود را از مردم محتاج پنهان کند، خداوند کریم، درخواست او را کریمانه پاسخ خواهد داد: «مَنْ جَاعَ أَوِ احْتَاجَ فَکَتَمَهُ النَّاسَ وَ أَفْشَاهُ إِلَی اللَّهِ کَانَ حَقّاً عَلَی اللَّهِ أَنْ یَرْزُقَهُ رِزْقَ سَنَةٍ مِنَ الْحَلَالِ؛ فرد گرسنه و نیازمندی که گرسنگی و نیازمندی خود را از مردم پنهان کند و نزد خداوند افشا نماید، بر خداوند است که رزق سال او را از مال حلال تأمین کند.

همچنان که خداوند از زبان بنده برگزیده خود حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله بیان فرمود که: «یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَا مِنْ مَخْلُوقٍ یَعْتَصِمُ بِمَخْلُوقٍ دُونِی إِلَّا قَطَعْتُ بِهِ أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ وَ أَسْبَابَ الْأَرْضِ مِنْ دُونِهِ فَإِنْ سَأَلَنِی لَمْ أُعْطِهِ وَ إِنْ دَعَانِی لَمْ أُجِبْهُ وَ مَا مِنْ مَخْلُوقٍ یَعْتَصِمُ بِی دُونَ خَلْقِی إِلَّا ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ رِزْقَهُ فَإِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ وَ إِنِ اسْتَغْفَرَنِی غَفَرْتُ لَه؛ خداوند عزیز و جلیل می فرماید: هیچ بنده ای نیست که به کسی غیر من و به مخلوقی متوسل شود، مگر آنکه اسباب آسمانها و زمین را از او قطع خواهم کرد؛ پس اگر از من درخواست کند، به او عطا نخواهم کرد و اگر مرا بخواند، پاسخش نخواهم داد.و هیچ بنده ای نیست که به من و نه به بندگان من تمسّک جوید، مگر آنکه آسمانها و زمین را ضمانت رزق او قرار خواهم داد؛ پس اگر مرا بخواند، پاسخش می دهم و اگر از من بخواهد، به او خواهم بخشید و اگر از من طلب آمرزش کند، او را خواهم آمرزید.

. کسب معرفت

هدف از خلقت آدمیان، رسیدن بنی آدم به قله های رفیع معرفت و معنویت است و کسانی که در این راه گام نهند، از الطاف ویژه حق تعالی بهره مند شده و از تسهیلات ویژه او برخوردار خواهند شد. طالب واقعی علم، برای آنکه از همّ و غمّ معاش در امان بماند و فکر و ذکر خود را مصروف دانش اندوزی کند، آفریدگار جهان، خود تأمین رزق و روزی او را تضمین نموده است. بنا به فرموده پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله : «اِنَّ اللّه َ تَعَالَی قَدْ تَکَفَّلَ لِطَالِبِ الْعِلْمِ بِرِزْقِهِ خَاصَّةً عَمَّا ضَمِنَهْ لِغَیْرِهِ؛ خداوند متعال گذشته از ضمانتی که برای رزق عموم مردم نموده است، به طور ویژه تأمین رزق طالبان علم را بر عهده گرفته است.

شهید ثانی در توضیح معنای این حدیث شریف و با توجه به تجربه های شخصی خود می نویسد: «غیر طالب علم برای به دست آوردن روزی خود، نیازمند سعی و تلاش است؛ اما دانشجو بدون آنکه مکلّف به سعی و تلاش برای تحصیل رزق خود باشد، به صرف طالب و جوینده علم بودن، خداوند روزی او را خواهد رسانید، البته به شرط نیت صحیح و اراده خالص او. در همین رابطه برای خود من حوادث و نکته های دقیقی از ابتدای تحصیل تا کنون از لطف افراط و تفریط نه تنها در امور مباح، کاری غیر عاقلانه و غیر شرعی است، بلکه حتی در امور نیک و پسندیده نیز امری غیرعقلانی و غیر شرعی محسوب می شود. اسراف و تندروی جامه زشتی است که قامت هر عمل پسندیده ای را ناپسند جلوه می دهد

خداوند و کمکهای زیبای او رخ داده است که در صورت جمع آوری آنها،[حجم عظیمی را تشکیل خواهد داد[که تنها خداوند از آن آگاه است. ...خلاصه آنکه شنیدن کی بود مانند دیدن.

در روایت دیگری نیز آمده است:«مَنْ تَفَقَّهَ فِی دینِ اللّه ِ کَفَاهُ اللّه ُ مَا أهَمَّهُ وَ رَزَقَهُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَحْتَسِبْ؛ کسی که در دین خدا تفقّه [و تفحّص] کند، خداوند نیازهای او را برآورده و رزق او را از جایی که گمان نمی برد، خواهد رسانید.

همچنان که در توضیح شهید ثانی آمده است، تعهّد خداوند بر رساندن روزی طالبان دانش و معرفت، مشروط بر نیّت خالص آنها در طلب علم و دانش است؛ اما کسانی که به انگیزه های غیرخالصی همچون شهرت طلبی، به دست آوردن موقعیت اجتماعی و انباشت پول و ثروت تحصیل علم کنند، با استفاده ابزاری از قداست علم و دانش، به دنبال رسیدن به مقاصد پست دنیوی خود می باشند، نه به دنبال دین شناسی، هستی شناسی و بالاخره خداشناسی. به عبارت دیگر، رزق طالبان علم ضمانت شده است، نه رزق طالبان ثروت و ریاست.

. وضو داشتن

وضو داشتن، علاوه بر برخورداری از نورانیت باطنی و بهداشت ظاهری، در افزایش رزق انسان و رسیدن او به مقاصد مورد نظر خود نیز مؤثّر است. بنا به نصیحت امام صادق علیه السلام : «مَنْ ذَهَبَ فِی حَاجَةٍ عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ فَلَمْ تُقْضَ حَاجَتُهُ فَلَا یَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَهُ؛ کسی که برای انجام کاری بدون وضو حرکت کند و به مقصود خود نرسد، پس کسی جز خود را سرزنش نکند.

همچنان که گرفتن وضو قبل و بعد از غذا خوردن، در افزایش رزق آدمی مؤثّر است. امام صادق علیه السلام فرمود: «الْوُضُوءُ قَبْلَ الطَّعَامِ وَ بَعْدَهُ یَنْفِی الْفَقْرَ وَ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ؛ وضو گرفتن پیش و پس از غذا، فقر را از بین می برد و رزق را افزایش می دهد.

. پذیرایی از دیگران

جهان چون کوهی است که هر صدایی را به گوینده آن باز می گوید و چون آینه ای که تصویر بینندگان را به آنان باز می شناساند. بر همین قیاس، رحم و مهربانی نسبت به دیگران، موجب فرود آمدن رحمت بر انسان و نامهربانی با آدمیان، موجب نامهربانی آنان با انسان می شود.

یکی از عوامل ازدیاد رزق و روزی، پذیرایی از دیگران است. این عامل، چنان شتابان بر رزق انسان مؤثّر است که به حرکت سریع کارد در چربی کوهان شتر تشبیه شده است.پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید:«الرِّزْقُ أَسْرَعُ إِلَی مَنْ یُطْعِمُ الطَّعَامَ مِنَ السِّکِّینِ فِی السَّنَامِ؛ سرعت رسیدن رزق به کسی که به دیگران غذا می دهد، از سرعت حرکت کارد در کوهان شتر بیش تر است.

هم آن عزیز، «مهمانداری» را هدیه ای الهی دانستند که موجب افزایش رزق اهل خانه می گردد: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ خَیْراً أَهْدَی إِلَیْهِمْ هَدِیَّةً؛ هنگامی که خداوند خیر و خوبی گروهی را بخواهد، به آنان هدیه ای می دهد.»

گفتند: آن هدیه چیست؟ فرمود:«الضَّیْفُ یَنْزِلُ بِرِزْقِهِ وَ یَرْتَحِلُ بِذُنُوبِ أَهْلِ الْبَیْتِ؛ مهمان؛ چرا که [مهمان] رزق خود را [به خانه صاحب خانه] می آورد و گناهان اهل خانه را می برد.

. انفاق مال

بر همین قیاس، انفاقهای واجب و مستحب مال و ثروت، زمینه جلب رزق الهی را فراهم می آورد. دخت گرامی پیامبر صلی الله علیه و آله در رابطه با علت تشریع زکات فرمود: «فَفَرَضَ اللّه ُ عَلَیْکُمْ... الزَّکَاةَ تَزْییدا فِی الرِّزْقِ؛ خداوند بر شما واجب کرد... زکات را برای افزایش رزقتان.

صدقه» نیز به عنوان یکی از انفاقهای مستحب، در افزایش رزق انسان مؤثّر است. در ادبیات دینی ما، صدقه و بذل و بخشش مال به فقرا، نه تنها ثروت انسان را کاهش نمی دهد و انسان را دچار فقر نمی کند، بلکه ثروت را افزایش می دهد و داروی فقر انسان معرفی شده است. مطابق توصیه امام علی علیه السلام : «اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ؛ نزول رزق خود را با صدقه دادن بخواهید.

ایشان در جای دیگری می فرمایند: «دَاوُوا الْفَقْرَ بِالصَّدَقَةِ وَ الْبَذْلِ؛ فقر [خود و دیگران] را با صدقه و بخشش [مالتان] چاره نمایید.

البته صدقه و بخشش پنهانی، از اخلاص و تأثیر گذاری بیش تری برخوردار است. از همین رو امام باقر علیه السلام فرمود: «الْبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ السِرُّ یَنْفِیَانِ الْفَقْر؛ نیکی و صدقه پنهانی، فقر را از میان برمی دارند.

. انجام حج و عمره

تشرّف به خانه خدا و انجام اعمال حج و عمره، برکاتی دارد که از جمله آنها وسعت روزی و تأمین هزینه های زندگی خود و خانواده حاجی و معتمر است: «حُجُّوا وَ اعْتَمِرُوا تَصِحَّ أَبْدَانُکُمْ وَ تَتَّسِعَ أَرْزَاقُکُمْ وَ یَصْلَحُ اَیْمانُکُمْ وَ تُکْفَوْنَ مَئُونَاتِ عِیَالِکُمْ؛ حج گزارید و عمره انجام دهید که در این صورت، بدنهایتان سالم، روزیتان وسیع، ایمانتان اصلاح و هزینه زندگی نان خورهایتان تأمین خواهد شد.

. امانتداری

از جمله عوامل مؤثّر بر افزایش رزق و روزی، امانتداری و پرهیز از خیانت در امانت است. بنا به فرموده پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله : «الْأَمَانَةُ تَجْلِبُ الرِّزْقَ وَ الْخِیَانَةُ تَجْلِبُ الْفَقْرَ؛ [باز گرداندن[امانت، موجب جلب رزق و خیانت[در امانت ]موجب فقر می شود.

افزایش روزی یا علامت خطر

باید به این نکته توجه کرد که افزایش رزق و روزی، همیشه علامت تقرّب به خدا یا به کارگیری راهها و دستورات در این خصوص نیست و نمی توان با وجود آن، خوشحال و خرسند بود؛ بلکه گاهی فراوانی روزی، یک نوع هشدار و علامت خطر است.

بندگانی به دلیل بزه کاری و بدرفتاریشان، مستحق عقوبت و مجازات هستند؛ اما برخی از اعمال درست و شایسته آنان، مانع مجازاتشان می شود. خداوند عادل و حکیم برای آنکه اعمال شایسته آنها را بدون پاداش نگذارد و جزای در خوری به آنان دهد، به گونه ای رفتار شایسته شان را پاسخ می دهد. این پاداش گاهی در افزایش رزق و روزی آنان جلوه گر می شود.امام محمد باقر در این رابطه فرمودند:«وَ إِذَا کَانَ مِنْ أَمْرِهِ أَنْ یُهِینَ عَبْداً وَ لَهُ عِنْدَهُ حَسَنَةٌ صَحَّحَ بَدَنَهُ فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ بِهِ ذَلِکَ وَسَّعَ عَلَیْهِ فِی رِزْقِهِ فَإِنْ هُوَ لَمْ یَفْعَلْ ذَلِکَ بِهِ هَوَّنَ عَلَیْهِ الْمَوْتَ لِیُکَافِیَهُ بِتِلْکَ الْحَسَنَةِ؛ هنگامی که خداوند بخواهد بنده ای را خوار کند، اما عمل حسنه ای داشته باشد، در مقابل این حسنه به او تندرستی دهد. اگر چنین نکند، روزی او را افزایش دهد و اگر چنین نکند، مرگ او را آسان گرداند تا پاداش حسنه او را داده باشد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: محمد رضا معيني نشلجي ׀ تاریخ: یک شنبه 24 آذر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , nashalji.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com